جنگ روایتها در عصر دیجیتال، به یکی از میدانهای مهم نبرد فرهنگی و اجتماعی تبدیل شدهاست. این جنگ، جبههای نرم، اما عمیقاً اثرگذار در شکلگیری هویت، باورها و افکار عمومی است. بیانات رهبر معظم انقلاب به خوبی نشان داد که چگونه دشمنان نظام و ملت با استفاده از ابزارهای مختلف، به ویژه رسانهها و شبکههای اجتماعی، درصدد تغییر باورها و ضربه زدن به انسجام اجتماعی هستند. در این یادداشت، ابعاد مختلف این جنگ روایتها بررسی شده و نقش رسانهها، نهادهای فرهنگی و جامعه در مقابله با روایتهای مخرب تبیین خواهد شد.
رسانهها؛ مهندسان روایتهای جایگزین
رسانهها امروز نهتنها ابزار اطلاعرسانی، بلکه تولیدکنندگان اصلی روایتهای اجتماعی هستند. در دنیای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، شکلگیری روایتها دیگر به جریانهای رسمی خبری محدود نمیشود. دشمن با استفاده از شبکههای اجتماعی به صورت حرفهای و هدفمند، روایتهای مخرب را در جامعه تزریق میکند. ابزارهای نوین مانند هوش مصنوعی، کلاندادهها و تحلیل رفتارهای اجتماعی، به دشمنان این امکان را میدهند که بهطور مؤثر واقعیتها را تحریف و بهجای آن، روایتهایی منفی و دلزدگیآور ایجاد کنند.
این روایتهای کاذب با تمرکز بر ضعفها و مشکلات، تصویر یک جامعه ضعیف و ناامید را ترسیم میکنند. دشمنان تلاش میکنند با هراسافکنی و ایجاد یأس، جامعه را به نقطهای برسانند که باور به توانمندیها و ظرفیتهای داخلی خود را از دست دهد. این رویکرد، اساساً تلاش دارد انسجام اجتماعی را تضعیف و مردم را نسبت به آینده و هویت ملیشان دچار تردید کند.
هراسافکنی و یأسآفرینی؛ ابزارهای اصلی دشمن
یکی از استراتژیهای اصلی دشمن در جنگ روایتها، استفاده از هراسافکنی و القای یأس است. دشمن تلاش دارد با ایجاد فضای ناامیدی نسبت به آینده، تصویر ضعف و ناکامی از جامعه ارائه دهد. این استراتژی به دنبال تضعیف اعتماد به نفس و تقویت ناامیدی در بین مردم است. به همین دلیل، دشمنان با بهرهگیری از رسانههای اجتماعی و ابزارهای مختلف، دست به شایعهپراکنی و نشر اخبار جعلی میزنند تا اعتماد عمومی را به نظام و دستاوردهای ملی تضعیف کنند.
در این زمینه، باید توجه داشت که نهتنها محتوای خبری جعلی، بلکه حتی کماهمیت نشان دادن موفقیتها و پیشرفتها نیز بهعنوان بخشی از جنگ روایتها عمل میکند. از سوی دیگر، این رویکرد به دنبال ایجاد شکاف در بافت فرهنگی و اجتماعی کشور است؛ بهگونهای که مردم به جای تکیه بر هویت ملی و توانمندیهای داخلی، به دنبال راههای نجات از طریق بیگانگان یا سلطه خارجی بروند.
جایگاه رسانههای اجتماعی در شکلدهی روایتها
شبکههای اجتماعی به مثابه یکی از مدرنترین ابزارهای جنگ روایتها، نقش پررنگی در این عرصه دارند. در واقع، این فضاها به بستری برای تولید، توزیع و تغییر روایتها تبدیل شدهاند. با استفاده از الگوریتمهای هوشمند، دشمنان تلاش میکنند تا واقعیتهای جامعه را بهگونهای وارونه نمایش دهند که مردم باور کنند مشکلات داخلی غیرقابلحل است. این امر بهطور طبیعی منجر به بیاعتمادی و سرخوردگی عمومی میشود.
شبکههای اجتماعی، اگرچه امکان تبادل آزاد اطلاعات را فراهم میکنند، اما میتوانند به ابزاری برای تزریق روایتهای دروغین نیز تبدیل شوند. در این فضاها، ترفندهای مختلفی از جمله دستکاری اطلاعات، هراسافکنی و انتشار اخبار دروغین به کار گرفته میشود تا باورهای مردم دچار تزلزل شود.
نقش نهادهای فرهنگی در خنثیسازی روایتهای مخرب
در برابر این هجمهها، نقش نهادها و فعالان فرهنگی اهمیت ویژهای پیدا میکند. هنرمندان، مداحان و فعالان رسانهای میتوانند با تولید محتوای مثبت، امیدبخش و مبتنی بر واقعیت، تلاش دشمن را برای تحریف واقعیتها و تزریق ناامیدی ناکام بگذارند. یکی از مهمترین راهکارها در این زمینه، آموزش تفکر نقادانه و تقویت قدرت تمییز واقعیت از شایعه است. اگر مردم بتوانند اخبار جعلی و روایتهای دروغین را از واقعیتها تشخیص دهند، این امر میتواند انسجام اجتماعی را حفظ کرده و اعتماد عمومی را تقویت کند.
در این میان، نهادهای فرهنگی باید بهصورت نظاممند در راستای تولید محتواهای امیدبخش و دفاع از ارزشهای ملی گام بردارند. رسانهها باید بهطور فعالانه روایتهای واقعی از موفقیتها، ظرفیتها و دستاوردهای ملی را ترویج کنند تا این باور در جامعه تقویت شود که نظام و مردم ایران از توانمندیهای لازم برای پیشرفت برخوردارند.
تقویت هویت ملی و باور به توانمندیهای داخلی
یکی دیگر از مؤلفههای کلیدی در مقابله با جنگ روایتها، تقویت هویت ملی و باور به توانمندیهای داخلی است. دشمن بهدنبال تضعیف این باورهاست تا مردم را نسبت به ظرفیتهای خود ناامید کرده و به سوی وابستگی به قدرتهای خارجی سوق دهد. بنابراین، تقویت روایتهایی که بر خودباوری، خوداتکایی و توانمندیهای داخلی تأکید دارند، میتواند نقشی اساسی در مقابله با روایتهای تحریفشده داشته باشد.
ایجاد باور به پیشرفتها و توانمندیهای داخلی، همچنین تقویت روحیه مقاومت و تکیه بر ارزشهای ملی، عاملی مهم برای مقابله با روایتهای مخرب است. مردم باید به این باور برسند که از درون جامعه، راهحلها و ظرفیتهای لازم برای حل مشکلات خود را خواهند یافت و نیازی به دستدرازی به بیرون ندارند.
مردم و تشکلهای مردمی؛ مدافعان روایتهای حقیقی
نقش مردم و تشکلهای مردمی در جنگ روایتها بسیار پررنگ است. به دلیل دسترسی وسیع به رسانههای اجتماعی، مردم میتوانند با هوشیاری و تحلیل انتقادی، اخبار و روایتها را بررسی کرده و صحت و سقم آنها را بسنجند. نهادهای مدنی، انجمنها و گروههای خودجوش میتوانند بسترهای گفتگو و تبادل نظر را فراهم کرده و به تقویت روایتهای صحیح و کاهش اثر روایتهای مخرب کمک کنند.
مردم با اعتماد به ظرفیتهای داخلی و باور به توانمندیهای خود، میتوانند سد محکمی در برابر جنگ روایتها باشند. بنابراین، تشکلهای مردمی و فعالان اجتماعی باید بهصورت خودجوش به تولید محتواهایی بپردازند که واقعیتها و دستاوردهای ملی را برجسته کنند.
تقویت روایتهای مثبت و هویت ملی؛ راهبرد مقابله با جنگ روایتها
جنگ روایتها در عصر کنونی، ابعاد جدیدی یافته و رسانهها بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی این نبرد، نقش اساسی ایفا میکنند. دشمن با استفاده از هراسافکنی و تزریق ناامیدی، تلاش دارد انسجام اجتماعی را تضعیف کند. در این میان، نهادهای فرهنگی و فعالان اجتماعی، اعم از هنرمندان، مداحان و مردم، میتوانند با تولید محتوای امیدبخش و واقعگرا، سد محکمی در برابر این هجمهها باشند. تقویت هویت ملی و باور به توانمندیهای داخلی نیز بهعنوان کلید مقابله با روایتهای مخرب، میتواند زمینهساز استحکام جامعه و انسجام اجتماعی گردد.
پژوهشگر فرهنگ و رسانه